گاهــی حجـم ِ دلــــتنـگی هایـم
آن قــَدر زیـاد می شود
که دنیــــا با تمام ِ وسعتش
برایـَم تنگ می شود ...
... دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگارش به من که رسیــــد از حرکـت ایستـاد...
انصــــــــاف نیست!!!!
دنیا اونقــــــــــــــــــــدر کوچیک باشــــ ه کـــ ه یـــک سری آدمهــــا رو "هـــر روز" ببینـــــی !!!
امـــ ــ ـ ـــا
اونقدر بزرگـــ باشـــ ه
کــــ ه
اونــــی رو کــ ه میخوای حتـــــــــی یـ ـ ـ ــک بار ـهم نبینــــــی .... !!!
ساکت که می شوی
چشمانت
پر از بوسه می شود
و لب هایت
در التهاب یک گل سرخ
زیر باران
می تپد
تو را
در رنگین کمان آغوشم
قاب می گیرم
و چونان پرنده ای در مشت
رها می شوم
در افق های آبی تو
هیجانی ست
شورش چشمانت
در اعتصاب لب هایت !
جــا مانـده ای یـا جـا مانـده ام ؟
دیــگر چــه فرقــی می کنـد کجــا ،
راستــی !
رفیـق نیــمه راه آنــست کــه می مانـد ،
یــا آنـکه مــی رود ؟
می نویسم به یاد دلتنگی هایم.
می نویسم به یاد عشـــــاق.
به یـــــــــــاد لیلی.
به یـــــــــــاد مجنون.
به یـــــــــــاد شیرین.
به یـــــــــــاد فرهاد.
می نویسم چون دلم اصــــــرار به نوشتن دارد.
می نویسم تا همه بدانند که دل من تنهـــــــــــاست.
دل من تنــــــــگ اســــــت و بس...
و خواهـــــــــــــم نوشت تاهرزمان
که دل از مــــــــــن بخواهد...
ادمها خیلی ساده اند
ساده می آیند
ساده دلت را با خود میبرند
ساده خسته میشوند از دلت
ساده دلت را می اندازند دور ،
ساده می شکنند ،
ساده میروند ،
به همین سادگی
ﮔﺎﻫﯽ ﺣــــﺮﻑ ﻫﺎ ﻭﺯﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ… . . ﺭﯾﺘﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ… . .... ﺁﻫﻨﮓ ﻧﺪﺍﺭﺩ… . . . ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ… . . ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ
تا حالا شده بدونی آرزوت محاله ولی بازم امید داشته باشی! تا حالا شده بخوابی به امید اینکه آرزوت برآور
تا حالا شده بدونی آرزوت محاله ولی بازم امید داشته باشی!
تا حالا شده بخوابی به امید اینکه آرزوت برآورده بشه...
وقتی از دستش بدی... وقتی بره از پیشت...
بازم آرزوی دوباره بودنش شیرینه...
واسه همین با چشمای خیس میخوابی و لذت میبری...
به دنبال خدا نگرد...
خدا در بیا بانهای خالی از انسان نیست ...
خدا در دستی است که به یاری می گیری ...
در قلبی است که شاد می کنی ...
در لبخندی است که به لب می نشانی ...
تعداد صفحات : 11